براے امیـــــرحسین♡امیـــــرعباس

برج میلاد_تهران

پسرای گلم  امروز۲۸آذر ۹۵ یک شنبه هستش. شنبه هم تعطیل بود میلاد حضرت رسول اکرم(ص)بود. بابا جون تعطیل بود صبحش بابا گفت آمادتون کنم که بریم بیرون اون روزهم خاله جون برای الینا آش دندونی پخته بود الیناجون ۱دونه دندون درآورده آش رو توراه خوردیم رفتیم تهران برج میلاد خیلی خوش گذشت شما که بهتو خوش گذشته بود کلی بازی کردید بالای برج میلاد همه جای تهران دیده میشد  خیلی جالب بود. دست باباجون درد نکنه که همیشه گردش میبره.
28 آذر 1395

دلم گرفته...

سلام پسرای گلم امیر حسین امیر عباس منو ببخشید امروز دلم گرفته... حالم ک خوب شد میام از شیطنتهاتون مینویسم..♥♥♥
12 آذر 1395

۲۸ماه صفر

پسرای گلم فداتون بشم سرماخوردگیتون ۳روزه خوب شد الان حالتون خوب خوبه ایشآله همیشل خوب و شاد باشید روز به روز بزرگتر میشید و قد میکشید شیطنتهای زیادی دارید امیر عباس تو چیزی رو ک دوس نداشته باشی و من بخوام بهت بدم سرتو میبری بالا میگی نه امیر حسین آره گفتن رو یاد گرفتی میگی آیه ۲۸ماه صفره مثل هرسال عزیز آش نذری داره ما شب قبل رفتیم خونشون شب ک میخواستیم برگردیم خونه آقا جون گفت بمونید اینجا ماهم موندیم شما اون شب رو خوب خوابیدید ولی ساعت۵صبح بود به صدای گریه ی آتریسا بیدار شدید و خوابتون پرید چقدم شنگول بودید خلاصه کلی بازی کردید یواش یواش مهمونا می اومدن.شما ساعت۱۱بود خوابیدید تا۱موقع ناهار بیدار شدید و آش خوردید و بعدش رفتید بالا ...
9 آذر 1395
1